توی روزهای قبل از قرنطینه اغلب مواقع تعدادی کار نیمه تمام داشتم. یعنی وقتی لیست کارهای که باید انجام میدادم رو مینوشتم، همیشه تعدادی از کارها به روز بعد منتقل میشد و حتی گاهی به روز بعد و بعدتر!
اما بعد از قرنطینه که بیرون رفتنهای الکی و بی جهت که صرفا وقت گذراندن بودن و دیگر هیچ از بین رفتند! همین به نوبه خود فرصت کوچک و در عین حال دست نیافتنی به من داد که توانستم کارهایی را که هیچ وقت تایم کافی برای انجام آنها نداشتم به سرانجم برسانم.
روزهای اول قرنطینه خیلی سخت بود چون عادت نداشتم یک روز کامل رو در خونه بمونم. اما الن که حدودا 10 روز از قرنطینه خودم میگذره میبینم به وضعیت، عادت کرده ام. اما خوشبختانه دچار روزمرگی نشده ام. از همان اول صبح سعی کردم کارهامو با برنامه ریزی به جلو ببرم که به خوبی از تمام روزم استفاده کنم.
صبحها اولویت کارها به پروژههای شرکت است و بعد هم میروم سراغ کارهای مربوط به خانه و بعد هم مطالعه و ...
* هر شب قبل از خواب لیست کارهایی که برای روز بعد میخوام انجام بدمو مینویسم. البته براشون ساعت تعین نمیکنم ولی مینویسم که یادم باشه حتما توی 24 ساعت پیش روم انجامشون بدم.
اما وقتی که تک تک کارهامو انجام میدم جلوی هر کدوم یه تیک میزنم :)) چطور وصف کنم حس خوب اون لحظه رو ؟؟ ^_^
بعضیها میگن چرا انلاین لیست کارهاتو نمینویسی اما اونا انگار لذت تیک زدن کارها رو با خودکار صورتی و آبی نمیفهمن! وگرنه این حرفو نمیزدن
:لول