بعضی روزها توی زندگی هست از صبح که پا میشی یه عالمه کار برای انجام دادن داری. شروع میکنی و هر کدومو که تموم میکنی میری سراغ کار بعدی. بعدشم که میبینی وقت زیادی تا شب مونده آشپزی میکنی و خونه رو تمیز میکنی. این روزها انگار آم خستگی ناپذیر میشه.
وقتی یه عالمه کار برای انجام داری و سرحالی هر چقدر هم که کارها سخت باشن باز هم انرژی داری و کم تر احساس خستگی میکنی.
اما امان از روزهایی که هیچ کار مفیدی هم انجام ندادیم اما باز هم احساس خستگی و بی رخوتی میکنیم. انگار یه کوه صد تنی رو جا به جا کردیم. نه حوصله کاری رو داریم و نه انرژی و انگیزه ای..! همش میخوایم بخوابیم و به چیزی فک نکنیم.
امیدوارم زندگی همه مون پر باشه از روزهای شلوق پلوغ که آخر شب وقتی میخوای بخوابی به خودت بگی خسته نباشی قهرمان 3>