loading...

کاکتوس صورتی

هدفون روی گوشمه و دایان داره میخونه... و دارم به لیست کارهای تلنبار شده امروزم نگاه میکنم. امروز بیشتر از هر روز دیگه‌‌‌ای توی لاک تنهایی خودم غرق بودمو از شدت ...

بازدید : 1063
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 12:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کاکتوس صورتی

هدفون روی گوشمه و دایان داره میخونه...

و دارم به لیست کارهای تلنبار شده امروزم نگاه میکنم.

امروز بیشتر از هر روز دیگه‌‌‌ای توی لاک تنهایی خودم غرق بودمو از شدت فکر کردن خسته شدم. الن هم پناه آوردم به نوشتن.

فقط اونجا که دایان میگه : یه کاری کن لعنتی جوونی داره میره....!

همین یه جمله کافیه تا خودتو جمعو جور کنی و شروع کنی به انجام دادن تک تک کارهایی که توی برنامه نوشتی. وقتی هم میبینی جلوی هر کدوم تیک میزنی یه حسی مثه فتح یه قله رو داری! و هر بار قبل از اینکه ذهن سرزنشگرم بهم بگه هنوز خیلی از کارهاتو انجام ندادی بهش جواب میدم همین که تونستم چندتایی رو انجام بدم خودش خیلیه! ینی همین چندتا خیلی بیشتر از هیچیه و همین خوشحالم می‌کنه..

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 54
  • بازدید کننده امروز : 55
  • باردید دیروز : 111
  • بازدید کننده دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 200
  • بازدید ماه : 360
  • بازدید سال : 3650
  • بازدید کلی : 78212
  • کدهای اختصاصی