loading...

کاکتوس صورتی

Content extracted from http://salinsoheil.blog.ir/rss/?1739508610

بازدید : 872
شنبه 2 خرداد 1399 زمان : 18:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کاکتوس صورتی

یه دوره طولانی از زندگیم عاشق نیمه دوم سال بودم. وقتی که هوا سرد می‌شه و بارونو برف می‌گیره..!

وقتی که شبها طولانیه و روزهاش کوتاه تر از هر وقتیه.

اون وقتها بیشتر کارهایی که می‌خواستم انجام بدم مربوط به شب بود. مثلا درس خوندن و وقت گذروندن با خونواده و مهمونی و این حرف‌ها! یا حتی رمان خوندن توی شب حسابی کیفیت مطالعه مو می‌برد بالا! چون شب‌ها سکوت بیشتره مخصوصا اگه زمستون باشه و هوا برفی، هوا یه حالت سکون عجیبی به خودش میگیره که جون میده برای شب زنده داری :))

داشتم به حس دوست داشتن فکر می‌کردم که چقدر می‌تونه تغییر کنه. برخلاف چیزی که خیلی‌ها می‌گن دوست داشتن همیشگی و ثابته من همیشه باور داشتم قابل تغییره!

ینی حسی که الن به ایکس دارم هیچ تضمینی نیست که همیشگی باشه و ممکنه تغییر کنه.

برای خیلی‌ها طول می‌کشه تا این موضوع رو درک کنن و به نظرم مسئله پیچیده‌‌‌ای نیست! ولی خب خوسحالم که تونستم بیشتر خودمو بشناسم. چون اینجوری دست کم سطح انتظاراتم از خودم و دیگران هم کم تر می‌شه ^_^

اما برگردیم به علاقه م به نیمه دوم سال! در اینکه هنوم به فصل‌های سرد بیشتر از فصل‌های گرم علاقه دارم شکی نیست اما این روزها چون برای تموم طول روز برنامه دارم دیگه مثل سابق از ساعت‌های طولانی روز بیزار نیستم و بلعکس از اینکه می‌تونم در طول روز به همه کارهام برسم خیلی هم حس خوبی دارم.

نکته : فک کنم یکی از دلایلی که قبلا از روزهای بلندبهار و تابستون خوشم نمی‌اومد این بود که یا همش می‌خوابیدم یا اینکه کلا برنامه خاصی برای تایم ازادم در روز نداشتم!

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 13
  • باردید دیروز : 12
  • بازدید کننده دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 768
  • بازدید سال : 1284
  • بازدید کلی : 75846
  • کدهای اختصاصی